نماینده کلاس شدم 

خیلی کار ... است باورتو نمیشه دیروز با مدیر مدرس جلسه داشتم 

خیلی واضحانه قراره جاسوسی کنم فکر کن من جاسوس یکی باید جاسوسه خودمو بکنه:)))

خلاصه که حالا رفتم سر کلاس این بچه های خرس گند ه رو ساکت کنم:|

گلوم هنوز میسوزه!

اخرش که اینقدر خودم جیغ جیغ کردم یه دختره گفت :بچه هاااا ساکت شید ببینیم این کوچولو چی میگه !

چی کوچولو باباته بی ادب  خلاصه خیلی بهم بر خورد منم رفتم سر جام نشستم گفتم

اینقدر داد بزنید تا حالتون جابیاد اسماشونو نوشتم دادم دست معاون مدرسه

جاسوس خودتونید:|

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

دیشب منو زهرا با بابام رفتیم دسته 

راستش احساس بدیدارم تنها کسایی که توی دسته حجابشون خوب  بود منو زهرا بودیم 

نمی دونید من چه صحنه های داغونی دیدم !

پسره از این شلوار پاره پاره ها پوشیده بود لباسش هم سفید سبز بوز ازاین یقه بازا پشت گردنش علامت صلیب برعکس( شیطان پرستی)خالکوبی کرده بود!!!!:|

داشتم شاخ در میاوردم..

دیگه داشتیم قدم میزدیم یه پسره داشت سیگار میکشید (البته همشون سیگار میکشیدن)دود سیگارشو فوت کرد تو صورتم !:|

منم حساس سرفه سرفه تا یه مرده یه شیر کاکائو داد بخورم

خلاصه خیلی وضع داغونی بود

بیچاره امام حسین که اینا شدن عزاداراش 

اینو بگم دختره از این تاپا که تا بالای... بععله پوشیده بود با مانتو جلو بازه کوتاه  وااای من دیدمش جای اون احساس شرم کردم

خییییییییییلییییییییییی بد بود