سلام:)

خوبید!؟

میدونید چیه! هر چی بزرگ تر میشم میفهمم چقدر زندگی کردن سخته میفهمم چقدر پول در اوردن و چقدر مفید بودن سخته !

میفهمم چقدر من تو زندگیم ب خودم سخت میگیرم و خودمو اذیت میکنم نمیدونم این اذیت خوبه یا نه!؟

گیتار کلی پیشرفت کردم و هنوز کلاس نرفتم و خودم مینوازم

زبانمو خب یکم بد راستش دارم پیش میرم خیلی ثقفه میندازم توش تو خوندن وخوپم کلی اعصابم خورده

این ترم خدایی یکم درس خوندم(و فردا فیزیک ۲امتحان دارم🥲)

میدونید چیه بعضی وقتا اصن ب خودم افتخار نمیکنم حس پوچی و بی ارزشی دارم

مثلا یهو میرم تو فاز منفی و میگم من نه تو کنکورم موفق بودم نه تو زبان و.. بعد یهمو به خودم میام میگن خب شاید من مثلا دیر زبان یاد گرفتم ولی خب شاید از خیلیا بیشتر مورد استفادمه‌ یا مثلا گواهینامه گرفتم شده عذاب برا من۲ دفعس ازمون دادم و رد شدم و دیگه هیچ انگیزه ای ندارم برم و خسته شدم دیگه عههه 😭

میشه یکم از نحربه های ازمونتون بهم بگید!؟

خب جدیدا خودمو مجبور میکنم ک هر شب قبل هواب کتابمو بخونم حتما (حس مفید بودن بهم میده)

اخر هفته ۴۰ ام مامانبزرگمه :( راستش نبودش ب شدت سخته و این مدته یه چیزایی تجربه کردم ک همش اولین بار بود از تشنج توی قبرستو گرفته تا کلی اتفاق‌ ک اکه دوست داشتید میگم براتون:)))

 

 

راستی دوستای جدیدم خیلی خوبن:))