دهانم بسته می ماند


اگر تهی باشد 


امان از دست ناداری


نه دلی تاب دلی دارد


نه عقلم حس هوشیاری


نه پایم نای رفتن


نه ذوقم شوق هوشیاری


جیبم شرم میریزد


از این دنیای بی چیزی


چه شب هنگام خوابیدن 


چه صبح وقت سحر خیزی


علیرضا مشایخی


**********************************


اولش که به زلزله کرمانشاه فکر کردم  گفتم خوب یه اتفاق طبیعیه(زلزله)


ولی بعد فکر کردم من و بابا و مامان و امیر نشستیم شام میخوریم و بعد که نشستیم به تماشای 

تلویزیون تا جومونگ ببینیم یهو زلزله میاد و هممون میمیریم یا زیر اوار میمونیم

خدا به به همه افرادی که موندن صبر از دست دادن عزیزانشون رو بده

غیر قابل درکه

اگر میتونید به اونایی که مورد اعتماد هستن و دارن برای کمک ،پول و مواد اولیه جمع میکنن شما ها هم کمک کنید.:)


کاش گروه خونیم o- بود