زهرا ی عزیزم سلام

دلم برایت حسابی تنگ شده نه از اون دلتنگی هایی که همه برای دلخوش  کردن بقیه میگن  :(

دوست دارم یک هفته منو تو تنها باشیم و تمام درد دلم را برایت بگویم چون تو گوش شنوایی برایم دختر دایی عزیزم این دفعه دلم برای دایی هم تنگ شده  حالا میفهمم چقدر دوستتان دارم علی راببوس که دلم برای شیرین زبانی هایش لک زده

چرا کسانی را که تحمل دیدنشان را ندارم هر رو زمیبینم توی تراس میرم میبینمش از خونه بیرون میزنم میبینمشان

ولی تو را نه

چرا هر کی رو میخوام دوره چراااااااا؟

کاش زوود تر برگردی

الان که این نامه رو مینویسم چشمانم پر از اشکه تازه مریض هم شدم منی که هرگز مریض نمیشم یک هفتش گلو درد دارم

ابجی کوچکم که دقیقا 1 سال و1 روز و1 ساعت از من کوچکتری امید وارم سالم باشی و در خوشی  باشی

سارا بیتاب دیدارت هست!