الان دهمم یا به نوعی دوم دبیرستان

سه سال گذشته توی مدرسه ای درس خوندم که بشدت سخت میگرفتن و اعتماد به نفس کل بچه های مدرسه زیر  خط فقر بود و واقعا همه اذیت شدیم من که سال هفتم همش درحال گریه بودم خوب طبیعیه یه بچه ای بودم که نمره کمتر از 20 به خودم ندیده بودم حالا اومدیم این مدرسه معلم ریاضی یه امتحان گرفت از13 نمره شدم6 واااای الان که دارم میگم هم حالم بد شد:( بگذریم از این که من هم تو خونه اذیت میشدم هم مدرسه 

من 3سال از عمرمو زمانی که همه ی همسن و سالای من اصلا توی فاز درس خوندن نبودن  شب وروز درس خوندم به چیزای مسخره فکر نکردم و حتی واقعا فکرو ذهنمون درس بود

____

سه شنبه این هفته که گذشت معلمامون برای اولیا جلسه گذاشته بودن به دلیل اینکه امتحان فزیک رو بچه ها خراب کرده بودن(به جز منو دوستام  ) 

مامانم برام تعریف کرد توی جلسه که :

یکی از مامانا بلند میشه میگه بچه های جنت(که ما باشیم) خیلی اعتماد به نفس بیجا دارن و فقط پف ان!!!!!!!!!!!!!

مامن من بلند شد گفت: خانم محترم بچه های ما پف نیستن پران بچه من 3 سال درس خوند سه سال از کمبود اعتماد به نفس ما همش دکتر روانشناس بودیم حالا20 روزه پیش بچه های شما که از مدرسه عادی اومدن تازه فهمیدن که خیلی بالان 

اره دیگه ما اینیم خلاصه بچه های غیر جنتی همه حس حال هفتم ما جنتی ها رو دارن خلاصه که دارم حال میکنم 

ایشالا این حس نسیب همتون بشه